در دعا، درخواست حتمی نکنیم!
بإسمک الأعظم
هیچ وقت چیزى را بر خدا حتم نکنید، یعنى نگویید خدایا فلان چیز را به هر حال من مىخواهم، من کار ندارم حکمت اقتضا می کند یا نه، مصلحت است یا مصلحت نیست.(شهید مطهری)
ادب عبودیت اقتضا می کند که انسان از خدا بخواهد. آن کسى که از خدا چیز نمىخواهد او در مقابل خدا انانیّت به خرج مىدهد. عبودیت اقتضا می کند که انسان همیشه از خداوند چیز بخواهد و وقتى که انسان از خدا چیز مىخواهد، اول این را باید بخواهد:
خدایا این قلب من را هدایت کن که از تو آن چیزى را بخواهد که حکمت و مصلحت است و الّا من خیلى اوقات گمراه مىشوم، چیزهایى براى خود مىخواهم که نباید بخواهم.
و چه دعاى بزرگى است! در نهجالبلاغه است، مىفرماید:
اللَّهُمَّ انْ فَهِهْتُ عَنْ مَسْأَلَتى، اوْ عَمِهْتُ عَنْ طَلِبَتى، فَدُلَّنى عَلى مَصالِحى، وَ خُذْ بِقَلْبى الى مَراشِدى، فَلَیْسَ ذلِکَ بِنُکْرٍ مِنْ هِدایاتِکَ، وَ لا بِبِدْعٍ مِنْ کِفایاتِکَ (خطبه 218 فیض الاسلام)
یعنى خدایا اگر زمانى من گنگ و لال شدم نفهمیدم از تو چه باید بخواهم، عوضى چیزى خواستم، خدایا اگر از مطلوب واقعى خودم کور شدم، چشمهایم آن مطلوبهاى واقعى خودم را ندید و چیزهایى را دید که اصلًا نباید من به اینها توجه کنم، خدایا اولین دعاى من این است که با آن لطف و کرم خودت دست به قلب من بینداز و دل مرا هدایت کن که بفهمم چه بخواهم، مرا به مصالح خودم راهنمایى کن.
این قلب من را بگیر و به سوى رشدش و آنچه که صلاح و هدایت و راهش است راهنمایى بفرما. از کرم تو و از لطف عمیم تو اینها عجیب و چیز تازهاى نیست؛ یعنى تو چقدر لطف دارى که بسیارى از اوقات اصلًا قلب من را خودت هدایت کردهاى که من چه از تو بخواهم، اینها هم جزء لطف هاى توست.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان